محل تبلیغات شما
قرار شد که بیاید زمین به پابوست قرار شد که بیفتد به پایتان خورشید کدام صاعقه در تو نوید باران داشت که آمد ابر کریمی و آسمان بارید که هفت بادیه بی تو قرین تف بودم که هفت بادیه بی تو پی شرف بودم به طوف قبر شریفت پیاده می آیم که این حرارت عشق شماست تا خورشید مرا ببخش به جرم شکسته پایی ها مرا ببخش برادر از این جدایی ها چهل شب است برادر که بی تو سرکردم ببین که قد خمیده غم مرا فهمید زمین به سفسطه افتاده و زمان در خواب دلم به ولوله افتاده و تنم بی تاب قسم به نام

سیاه رنگی نابخشودنی

قلم را به هر سو می چرخانم به تو ختم میشود ای امام شهید

این روزهای سخت چقدر محتاج حضور توایم ای دلیل غایب از نظر

تو ,بی ,مرا ,زمین ,بادیه ,هفت ,بی تو ,هفت بادیه ,افتاده و ,مرا ببخش ,قرار شد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت مطلب|سعد الدین وراوینی - شعرا عروض و قافیه